علی رغم اینکه بسیاری از دوستان دیروز دشمنان ایده های او شده بودند اما خوشبختانه اوایل هفته باز یک انسجام،اتحاد و اجماع بین اصلاح طلبان ایلام رخ داد و مجدد به منش و خط مشی اصلاح طلبانه دکتر میرزایی رجعت نموده و بازگشتند.
مروری بر تاریخچه ایلام بعد از انقلاب مؤید این مطلب است که به دلایل مختلف از جمله جنگ تحمیلی موج سازندگی و آبادگری انقلاب سالها دیرتر به این استان محروم اما پر استعداد رسیده است و مصداق پراستعداد بودن آن انتخاب پروفسور«جعفر دارابی»از بچه های این دیار(آسمان آباد سرابله) که دارای دکترای تخصصی فیزیک هسته ای است و استاد تمام دانشگاه ایلینویز آمریکاست که به عنوان چهره شاخص و مردعلمی آمریکا در سال۱۹۹۸میلادی است ولی امروز شاهد استانی هستیم که قدم های ابتدایی رشد و توسعه به سختی در آن برداشته شده است و به نظر می رسد در سالیان اخیر پس از جنگ تحمیلی در بسیاری از استان ها منشاء سرمایه گذاری اساسی بوده ایم که در ایلام این پروسه دیرتر آغاز شده و باید این ایام را سال های عدم بهره گیری مناسب و کامل از فرصت ها نام نهاد.
استان ایلام با حدود۲۰هزار کیلومتر مربع وسعت و۶۲۰هزار نفر جمعیت در آخرین سرشماری که به سال۹۵برمی گردد در غربی ترین نقطه جغرافیایی کشور و در جوار استانهای کرمانشاه،لرستان،خوزستان و کشور عراق واقع شده است.این استان تا اوایل دهه۱۳۵۰هجری شمسی با عنوان فرمانداری کل؛تحت شمول استان کرمانشاه بود و در۲۲شهر و۵۵۰روستای بزرگ و کوچک پراکنده است.
امرار معاش و معیشت مردم این منطقه از طریق کشاورزی و دامپروری است به گونه ای که نزدیک به ۴۰درصد جمعیت این استان از طریق کشاورزی ارتزاق می کنند؛ترکیبی از مرزنشینی در۸سال جنگ تحمیلی با دشمن تا بن دندان مسلح بعثی موجب شد تا این منطقه در ادوارگذشته که از مراکز تمدن ایران بود آن طور که شایسته است نتواند از موقعیت ها و پتانسیل ها بهره مند شود.
بعد از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایران اگرچه از نظر شاخص های اولیه برخورداری مانند تأمین آب و برق و راه استان ایلام شرایط مطلوب تری پیدا کرد ولی تجاوز رژیم بعث عراق به مرزهای استان ایلام و جنگ تحمیلی مانع از برخورداری مناسب این استان از برنامه های توسعه اقتصادی و اجتماعی شد.
ایلام با برخورداری از محصولات نامطلوب عدم توسعه سناریوی بعضی دوگانگی ها و عدم تعادل هاست.این دوگانگی ها در ابعاد مختلف اقتصادی،اجتماعی و...بروز،ظهور ونمود یافته است که از یک طرف استان هایی چون تهران،اصفهان،مرکزی و...قد علم کرده و از طرف دیگر استانهایی نظیر کردستان،ایلام،لرستان سر برآورده و پدیده های شومی چون فقر،محرومیت،بیکاری پنهان ومزمن،دعواهای جناحی در بحبوحه انتخابات،فقدان فرصت های اشتغال،مهاجرت اجباری به سایر استان ها،اعتیاد،خودکشی،بالارفتن تصاعدی طلاق در سالیان اخیر و...را دامن زده است.
استانی که از نظر توزیع فضایی یکی از چهره های محروم و از مناطق توسعه نیافته و به عبارتی دقیق تر کمتر توسعه یافته کشور نسبت به سایر مناطق و شهرستان های مختلف آن صورت گرفته است،هنوز ناهمگونی و نابرابری در جذب فرصت های زندگی انسانی تر و بطورکلی دوگانگی هایی را با توجه به موقعیت جغرافیایی و توپولوژی خاص در خویش می پروراند؛برخی از این فاکتورها ساختاری بوده و ریشه در ساختار اقتصادی،اجتماعی،سیاسی و موقعیت ژئوپلتیک این استان دارد و در واقع بازخوردهای داخلی داشته و بعضی دیگر دستاورد و کارکرد سیاست و استراتژی هایی بوده که بوسیله دولتمردان مرکزی و محلی و مدیران پروازی در این منطقه آزمون شده اند.
غبار محرومیت چهره خسته ومتفکرانه این استان را که محصول بی توجهی و کارکرد ناکارآمد سیاست ها و استراتژی های گزینشی مقامات امر و برخورد کلیشه ای و متعصبانه ناشی از فقدان درک اصولی و منطقی منطقه و نیز عدم شناخت دقیق آن می باشد.
این استان را به صورت اندامواره ای نامتعادل و نامتجانس از آلام و کلیت اقتصادی درآورده است.که متعاقبا چالش هایی را فراروی زمینه ها و بسترهای توسعه استان قرار داده و هزینه های فرصت از دست رفته و زیان های مالی انسانی جبران ناپذیری برای منطقه دربر داشته است،به گونه ای که فرآیند و پویش جامع توسعه را در این استان برای چند دهه نسبت به مناطق و استان های دیگر کشور عقب انداخته و پارادوکس و دوگانگی هایی را موجب شده و دامن زده است که اثرات آن در بخش های مختلف استان مشاهده می شود.استان ایلام دنیایی از بیکاران مزمن است،بیکاری پنهان،فقر اقتصادی مبرهن،تبعیض های سیاسی و بطورکلی فاکتورهای توسعه نیافتگی بیانگر اکثریت قریب به اتفاق مردم و ساکنان آن است به علت بیکاری از نیروهای مولد استفاده نمی شود و سرمایه های انسانی به خارج از استان و کشور مهاجرت می کنند.
اکثر مردم به سبب پیدا نکردم شغل مناسب و درخور شأن تنگدست بوده و قادر به برآوردن نیازهایشان نیستند.سرمایه گذاری بدلیل تصور مبهم ریسک سیاسی بالای عدم برگشت سرمایه ها دچار خمودگی،رکود و کسادی می شود و فرآیند اشتغال را مختل و با چالش اساسی روبه رو ومواجه کرده است که یکی از دلایل آن مدیران ناکارآمد،منفعل و خوداندیش پروازی در ادوار گذشته در این استان بوده که نه تنها استانی که مردمان قهرمانش در آرزوی دیرینه راه آهن هستند به جای قرار گرفتن بر روی ریل توسعه و پیشرفت که کف انتظارات آنهاست دچار برگشت به عقب و پسرفت شده اند.